تبلیغات
دل اگربستی محکم نبند ...
تو می مانی و یک گره کور ..!!
می رود و تنهایت می گذارد.
هی پسر....!!!
من یک دخترم....!!!
یک انسانم....
همانند تو....!!!
اما....
عقاید پدربزرگانمان
نگاه هیز مردمانمان.....
مرا متفاوت از تو میخواند.....!!!
تفاوتی که هیچوقت لمسشان نکردم......
اصلا کدام تفاوت....؟؟؟
من ابرو برمیدارم....
توام برمیداری....!!!
آرایش میکنم....
توام اینکارو میکنی....!!!
گوشواره میندازم....
توام میندازی....!!!!
لوس حرف میزنم...
توام میزنی....!!!
من و تو تنها یک تفاوت داریم...!!!
دوستی من با یک پسر، دوست داشتنش، هم اغوشیش، بوسیدنش....
یعنی.... فاحشگی....!!!
اما... برای تو... یعنی... آزادی.... جوونی کردن....!!!
من یک دخترم...!!!
حتی اگر فاحشه باشم....!!!
کارهایم زنانه است...!!!
افکارم زنانه است...!!!
دوست داشتنم زنانه است...!!
تکیه کردنم به یک مرد زنانه است....!!
من با تمام تفاوت ها پای جنسیتم، زنانگی ام ایستاده ام.....!!
اما تو چی...؟؟؟
مردانگی ات را به چه میفروشی....؟؟
من یک دخترم....!!!
فاحشه یا باکره فرقی ندارد.....!!
من ب جنسیتم افتخار میکنم.....!!
ﯾﻪ ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ. . .
ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻣﯿﭙﯿﭽﻪ
ﺷﻠﻮﺍﺭﺍﺷﻮﻥ ﻧﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻪ
ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﭼﯿﮏ
ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺷﻮﻥ ﻓﺎﺑﺮﯾﮏ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻪ
ﻫﻤﻮﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻪ ﻟﮑﺴﻮﺯ ﺩﺍﺭﻥ ﻧﻪ ﮐﻤـﺮﯼ!..
ﺍﻣﺎ ﻣـﺮﺍﻡ ﺩﺍﺭﻥ
ﭼﺸﻤﺸﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻪ
ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻮﯼ ﺑﻠﻮﻧﺪ ﻭ ﭼﺸﻢ ﺁﺑﯽ ﻧﯿﺴﺘﻦ
ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺯﯾﮑـ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻥ
ﻣﻌﻨﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ
ﭘُــــﺰ ﻧﻤﯿـــــــﺪﻥ
ﭘﺎﺗﻮﻕ ﺷﻮﻥ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﻭ ﺷﯿﺸﻪ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ
ﻣﺸﺮﻭﺑﯽ ﺟﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ
ﺁﺭﻩ ﺭﻓﯿـﻖ!..
ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻼﻣﺸﻮﻥ ﻣﻌﺮﻓﺘﻪ
ﺑﯽ ﺭﯾﺎ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ، ﻣﻬـﺮﺑﻮﻥ ﻭ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﻦ
ﺁﺩﻡ ﻣﯿﺘــﻮﻧﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻨﻪ
ﮐﻨﺎﺭﺷـﻮﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺍﺭﯼ
ﮐﻨـﺎﺭﺵ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﺑﻘﯿﻪ
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻧیست
ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻣﺜﻞ ﻫـﻢ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻦ
ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺭ ﭘﺴﺮﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﻣـﺮﺩﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﺗﮑﻦ، ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺎﺻﻦ...
ﺧﯿﻠﯽ ﺷﻮﺧﻦ ﻭ ﺟﻨﮕﻮﻟﮑـ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﻣﯿـﺎﺭﻥ
ﻭﻟﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺷﻮﻥ ﻗﻮﯾﻪ
ﺁﻩ ﮐﻪ ﺑﮑﺸﻦ ﺧﺪﺍ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﻭﺍﺳﺸﻮﻥ ﺯﯾﺮ ﻭ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻪ
اینارو اذیت نكنید،با احساساتشون بازی نكنید
ما که از اینا نداریم اگه شماها دارین قدرشو بدونین
: |
بعضی از شادی ها را دیگران خراب کردند،
خیلی از خوشی ها را خودمان کوفت خودمان کردیم
زندگی است دیگر …
یک وقت هایی نوک پا نوک پا راه میروی که خیس نشوی،
یک زمانی هم همه ی دار و ندارت را به آب میزنی، دل به دریا میزنی …
هر چه هست داستان یک لحظه است، یک آن ، یک مهلت ، یک فرصت
اصلا یک “فرصت” را بگذاری که بگذرد؛ “این زمان” میشود ” آن زمان ” …
میشود بسان چای یخ کرده ی روی میز
که با عشق دم کرده بودی و یادت رفته، سرد شده، از دهان افتاده …
طعم تلخ و گس شده اش حالا با هیچ قند و شکلاتی به مذاق هیچ طبعی خوش نمی آید …
خورده نمیشود که نمی شود، باید بریزیش دور …
“فرصت” را که بگذاری بگذرد میشود مثل آبِ تنگِ ماهی که به وقتش عوض نشود
آنوقت دیگر آن ماهی هم ماهی نمی شود...
لذت بردن را یادمان نداده اند
از گرما می نالیم ، از سرما فرار می کنیم
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم
و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم
و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصیر غروب جمعه است و بس!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:
ﻣﺪﺭﺳﻪ .. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ..
ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ...
حسودم،
به انگشتهایت
وقتی موهایت را مرتب میکنند
حسودم،
به چشمهایت
وقتی تو را در آینه میبینند
و حسودم،
به زنی که رد شدن از لنزهای رنگیاش
رنگ پیراهنت را عوض میکند
چه کار کنم؟
من زنِ روشنفکری نیستم
انسانی غارنشینم،
که قلبم هنوز در سرم میتپد
تابلو نقـــاش را ثروتمنــــد کـــرد...
شعرشاعـــر به چند زبان ترجمـــه شد..
کارگـــردان جایزه ها را درو کـــرد...
و هنـــوز سرهمـــان چهارراه واکـــس مــی زند...
کودکـــی که بهتـــرین ســـوژه بود...
مهـربـونیــــمُ بـــا ضعفــــم اشتبــــاه نگیــــــر
سـَـــــرد بشـَـــــم . . .
حتــــــی اگـِــه خـــــودتُ آتیشـَــــم بزنـــــــی !
دیگــــه گــَـــرم نمیشــــم ! ! !
مـــرد نبایــد زانــو بـزنه جــلــوت
حلقــه ازدواج تقدیمــت کــنــه
مــــرد بایــد حــلــقــه رو بـچــپــونه تــو انگــشــتت بگه :
.
.
.
.
.
ضــعــیــــفـــه جمع کــن بــریم خونــه دیــگه مال مــــن شــــدی
من پسرنشدم که بافحش ناموس دادن به دوستام رفاقتمو ثابت کنم
من پسرنشدم که عشق رو تو یه شب و روی تخت خلاصه کنم
من پسرنشدم که دم پرهمه باشم بگم اره من خیلی شاخم
من پسرنشدم که معیارانتخاب طرف مقابلم اندامش باشه
من دختر شدم تاباتمام وجودم عاشق یه نفرباشم فقط یه نفر
من دخترشدم تابااحساسات قشنگم ارومش کنم
من دخترشدم تاتکیه گاه خستگی هاش باشم
من دخترشدم تابه یه نوزاد زندگی ببخشم...
ماﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﺪﻡ :
ﺑﻪ ﭘﺴﺮﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺰﺭﮒ
ﺷﺪ ﺑﺎﻋﺸﻘﺶ ﻣﺚ ﯾﻪ
ﭘﺮﻧﺴﺲ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﮐﻨﻪ ﺗﺎﺟﻔﺘﺶ ﺑﻔﻬﻤﻪ ﮐﻪ ﭘﺴﺮﻡ
ﺗﻮﺩﺳﺘﺎﯼ ﯾﻪ ﻣﻠﮑﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ !!
ﺭﻭﺯﺍ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﭼﻨﻮﻥ ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﻐﻠﺶ
ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩﻥ ﻋﺎﺷﻘﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺗﻤﻮﻡ
ﻭﺟﻮﺩﺵ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﻩ !!
ﺑﻬﺶ ﯾﺎﺩﻣﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺧﺼﻮﺻﺎ
ﻫﻤﺴﺮﺷﻮﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﻣﺤﺒﺘﻨﺪ ﻭ ﭘﻨﻬﻮﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﻋﺸﻖ ﻭ
ﻋﻼﻗﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﻮ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ!
ﺑﻬﺶ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻤﺎ ﺍﻗﺎﺑﺎﻻ ﺳﺮ ﻭ ﺳﺎﯾﻪ ﯼ
ﺳﺮ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻥ ، ﻋﺸﻖ ، ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺻﻤﯿﻤﯽ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻥ !
ﺑﻬﺶ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺩﻡ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺩﻝ ﻋﺸﻘﺶ ﺭﻭ
ﻧﺸﮑﻮﻧﻪ ، ﭼﻮﻥ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﺗﺮﻣﯿﻤﺶ ﮐﻨﻪ !!
ﺑﻬﺶ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﻘﺪﻋﺎﺷﻘﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﻧﮕﺎ
ﮐﻨﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻗﺤﻄﯽ ﺁﺩﻣﻪ !!
ﺑﻪ ﭘﺴﺮﻡ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺩﻡ ﮐﻪ ﻋﺸﻘﺸﻮ ﻋﺎﺷﻘﻮﻧﻪ ﺑﻐﻞ
ﮐﻨﻪ ﻧﻪ ﺍﺯﺭﻭﯼ ﻋﺎﺩﺕ ﻭ ﻫﻮﺱ !!
ﺑﺮﺍﺵ ﮐﺎﺩﻭ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎ ﻣﻌﻨﯽ ﻣﯽ ﺧﺮﻡ ﺗﺎ
ﮐﺎﺩﻭ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺸﻪ
ﻓﺮﻫﻨﮕﺶ !!
ﺑﻬﺶ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﺁﻣﯿﺰ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﮐﻪ
ﮐﻼﻡ ﭘﺮ ﻣﻬﺮ ﺑﺸﻪ ﻭﺭﺩ ﮐﻠﻮﻣﺶ !!
ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭﺍ ﺭﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﻫﻤﻮﻧﯽ ﺑﺸﻪ ﮐﻪ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺟﻔﺖ ﺍﯾﺪﻩ ﺁﻝ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ
ﻫﺴﺖ . ﺍﺑﻨﻄﻮﺭﯼ ﻫﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﻩ
ﻭ ﻫﻢ ﺟﻔﺘﺶ !!
ﻣﻦ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﻣﺤﺒﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ
ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺑﺸﻪ ، ﺣﺘﻤﺎ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺎﺩﺭﻣﯽ ﺷﻢ !
سَـرَت گَـرم اسـت !!!
آنــجـا یـا هیـچ کُـجـا فَرقـی نِمـیکُـنَد!
مُـزاحِـمَـت نِـمیـشَـوَم! ، امّـــــا…
حَــرارَتِ سَـرگَـــــــــرمی هـایَــت مَـــرا ســـوزانــــــد…
شــخـصـيـت مـنــو بـآ بــرخـوردم اشـتـبـآهـ نـگـيـر.شـخـصـيـتـ مــن چــيـزيـهـ کـــه مــن هـسـتـم ،
امــآ بــرخــورد مــن بـسـتـگـي دآرهــ بــه ايـنـکـه " تـــو " کــي و چــجـوری بــآشــي.
يكي از خانوم هاي فاميل ما اصلا پسرنداره ولي هر دفعه منو ميبينه ميگه:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به به عروس خوشگلم
نميدونم دقيقا فازش چيه !
فكر كنم ميخواد منو شكنجه روحي بده : |
من یکـ دخترمــ
وقتےخسته امـ
وقتےکلافه امـ
وقتےدل تنگمـ
بشقابـ هارانمےشکنمـ
شیشه هارانمےشکنمـ
غرورتـ رانمےشکنمـ
دلتـ رانمےشکنمـ
دراین خستگےهـا
زورمـ به تنها چیزےکه مےرسد،این بغض لعنتےستــ
دختر باید شیطون باشه !!!
جیغ و داد کنه و وقتی کنارته،یه جا بند نشه
نباید از ابراز احساساتش خجالت بکشه
باید ترسو باشه وقتی که عصبی میشی بره پشت یه چیزی قایم شه
و یواشکی سرک بکشه،ببینه اوضات چه جوریه ؟
باید مهربون باشه،در حد بنز
وقتی ناراحتی،سرتو بذاره رو شونش
و آروم مثل بچه ها نازت کنه
باید زیادی حساس باشه تا بهش
اخم میکنی،بغض کنه و خودشو لوس کنه که بخندی
باید دیوونه باشه،عاشق باشه
شب موقع خواب اذیتت کنه،همچین با بالش
بزنه تو سرت تا له بشی ...
جلویه یه همچین دختری نمیشه مقاومت کرد
عاشقش میشی
حق حضانت برای تو ، درد زایمان برای من!
نام خانواده برای تو ، زحمت خانواده برای من !
چهار عقد ، برای تو ، حسرت عشق برای من !
هزار صیغه برای تو ، حکم سنگسار برای من !
هوس برای تو ! عفاف برای من !
هــــــــــــــزار ســـــــال گذشت این مرض درمان نشــــــــــــــد !!
همه چیز برای تو ؛ و هیچ برای من ..
براستی زن بودن کار مشکلی است :
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی ،
همانند یک مرد کار کنی ،
شبیه یک دختر جوان به نظر برسی
و مثل یک خانم مسن فکر کنی .
آهای......
باشمام دختر خانم ، حق نداری!!
پسری که از این سرِ شهر میکوبه میاد دنبال تو,....
پسری که بدون ترس و محکم,.....
همه جا دستاشو دورت حلقه میکنه که کسی بهت چپ نگا نکنه.....
پسری که اس ام اساش کوتاه هست اما پر احساسه,.....
پسری که دستات رو تو چراغ قرمزِ خیابونا محکمتر میگیره,.....
پسری که وقتی داری حرف میزنی تو صورتت لبخند میزنه,.....
پسری که موهاتو از جلوی چشمات میزنه کنار,که حتی سرسوزن
خارتو چشات نره.....
پسری که وقتی تو خودتی دلت گرفته,قلقلکت میده؛......
حق نداری سرهرزه بازیات ولش کنی بری سراغ
یکی دیگه حق نداری....!!!!
من نه دافم
نه شاخم
نه به چشم تو آسم
نه با هر حیوونے مے لاسم
ولے خاصم
میدونے چرا؟
چون نگا هاے هرزه تو وامثال تورو نخواسم:|
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دخترونه های من و آدرس girlestan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 11
بازدید کل : 6220
تعداد مطالب : 27
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1
Alternative content